تاثیر فلور میکروبی دستگاه گوارش بر ساعت بیولوژیک
نتایج یک مطالعه که بصورت مشترک توسط محققین آزمایشگاه ملی Argonne وابسته به دپارتمان انرژی ایالات متحده و دانشگاه شیکاگو اجرا شده است، نشان می دهد که فلور میکروبی دستگاه گوارش تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی ساعت بیولوژیک و به تبع متابولیسم دارند.
بر اساس نتایج مطالعات مختلفی که بر روی ریتم ساعت بیولوژیک در مواردی مانند مسافرتهای هوایی سریع که بین نقاط بسیار دور از یکدیگر آنهم در یک بازه زمانی کوتاه انجام شده بودند و یا مطالعاتی که بر روی تغییرات بیولوژیک و فیزیولوژیک بدن در طی شیفتهای کاری شبانه صورت گرفته بود، محققین به این نتیجه رسیده اند که بین متابولیسم و ریتم ساعت بیولوژیک بدن، ارتباط ظریف و در عین حال با اهمیتی وجود دارد.
تمامی این ریتمهای شبانه روزی که فعالیتهای روزانه فرد اعم از ذهنی و جسمی را شامل می شوند، محصول سیگنالهایی هستند که بین مغز و کبد رد و بدل می شوند. تاکنون چنین تصور می شد که روشنایی و تاریکی دو محرک کنترل کننده این ساعتهای بیولوژیک هستند اما نتایج مطالعه اخیر نشان می دهد که فلور میکروبی بدن نیز در کارکردهای ساعتهای بیولوژیک نقش دارند.
تمامی انسانها مجموعه ای خاص از میکروبها اعم از باکتریها، قارچها و ویروسها را در قسمتهای مختلف بدن خود از جمله دستگاه گوارش حمل می کنند که به آنها در اصطلاح، فلور میکروبی گفته می شود. این فلور میکروبی در دستگاه گوارش علاوه بر اینکه در هضم مواد غذایی نقش موثری دارند، در بسیاری از برهمکنشهای محیطی و درونی بدن نیز تاثیرگذار هستند که از جمله آنها می توان به تاثیر فلور گوارشی بر آلرژی ها، سلامت روانی، تنظیم وزن بدن و بسیاری از اختلالات متابولیک اشاره کرد.
این محققین در مطالعه ای که بر روی موشها انجام دادند، متوجه شدند که علیرغم نرمال بودن فلور میکروبی دستگاه گوارش در آنها، این فلور در طول شبانه روز به طور منظم و پیوسته تغییر می کند و در طی ساعات مختلف روز، گونه های متفاوتی در این فلور میکروبی، غالب می شوند و به تبع ترکیبات مختلفی را نیز به عنوان محصول متابولیسمی تولید می کنند.
آنها در ابتدا متوجه شدند که این ترکیبات مختلف با تاثیری که بر روی کبد می گذارند، نحوه بیان ژنهای موثر بر ساعت بیولوژیک را تحت تاثیر قرار می دهند؛ به عنوان نمونه در صورت تجویز رژیمهای غذایی پرچرب برای این موشها، سرعت تغییر سیکل فلور میکروبی در آنها کاهش می یابد و با خاموش شدن ژنهای ساعت بیولوژیک، موشها دچار اضافه وزن می شوند.
آنها به منظور تایید یافته ها و فرضیات خود، بخشی از آزمایشات را بر روی موشهای عاری از هر گونه فلور میکروبی نیز تکرار کردند و همانطور که انتظار می رفت، قسمت اعظم سیکل ساعت بیولوژیک در آنها مختل شده بود؛ اما این موشها علیرغم دریافت رژیمهای غذایی پرچرب، دچار اضافه وزن نمی شدند. بنابراین در نهایت چنین نتیجه گیری کردند که استفاده از رژیمهای غذایی پرچرب منجر به تغییر در محصولات متابولیسمی فلور میکروبی می گردد و همین تغییرات، سیگنالهای ساعت بیولوژیک در کبد را مختل می کند.
این محققین در صدد هستند تا در فازهای بعدی این مطالعه، با بررسی دقیق تر رژیمهای غذایی مختلف، تاثیر هر یک از آنها را بر روی ریتم ساعت بیولوژیک با جزئیات دقیق، مشخص کنند.
منبع:
http://www.iranlongevity.com/?p=1009